۱۳۸۸ فروردین ۲۹, شنبه

من احمدی نژادی ام اما احمدی نژادی نیستم!

قمم. قم عزیز.اعصابم خورده از این سیاستی که انگار واقعا بی پدر مادر شده.امروز بعد از کلاس شیرین جمعیت برخورد با یک به اصطلاح احمدی نژادی کله خشک ضد حال ترین چیزی بود که می شد باهاش مواجهه شد.
من خودم احمدی نژادی ام و هیچ ابایی از ابراز این عقیده ام ندارم.هرچند دولت نهم را خالی ازعیب نمی دانم.اما این احمدی نژادی بودن کجا و آن احمدی نژادی بودن کجا.
احمدی نژادی بودن آنها یعنی فحش وبد و بی راه گفتن به قالیباف،محسن رضایی،احمد توکلی،لاریجانی،ناطق،علی مطهری و... .
احمدی نژادی بودن آنها یعنی اگه از علمایی مثل جوادی آملی یا امینی یا...استدلالی بر خلاف دید سیاسی آنها را بیان کنی حضرات را به راحتی به نداشتن بینش سیاسی متهم کنند.
احمدی نژادی بودن آنها یعنی همه بدند غیر از احمدی نژاد و آقا.
به خدا قسم از برخی از حرف های اینها اشکم جاری می شود.در یکی از این جلسات سخنرانی یکی از این نوع افراد آنقدر اشک ریختم که توی عزاداری این قدر گریه نمی کنم.
خدایا عاقبت امور ما راختم به خیر کن.